فصل سرد من

وقتی عشق عشق واقعی باشد زمان حرف احمقانه ایست

فصل سرد من

وقتی عشق عشق واقعی باشد زمان حرف احمقانه ایست

مرا ببوس

مرا ببوس الان برات خواب دیشب فرستادم خیلی باحاله نه ؟قیلون (میدونم درستش قلیونه هاااااا)هلویی خیلی فاز میده هاا میدونی الان دارم به چی گوش میدم ستاره مرد (این دیگه چیه (اینو تو میگیااا))قسمت دوم مرا ببوس خیلی باحاله.خیلی قشنگه هم اهنگش هم شعرش بیشتر از همه این قشنگه که شعرشو یکی از افسران توده شب قبل ار اعدامش گفته برای دخترش اولین بارم پروانه این اهنگو خوند برای یه فیلم که توش ژاله علو اینو لب میزد با صدای پروانه چه قد دوست داشتم الان سال چهل بود منو تو جفتمون تو اون سال بودیم سال چهلی که هیچ وقت آیندش بهمن ۵۷ نمیشد.چه قد خوب میشد چه قد؟این از اون رویاهایی که خیلی وقتا بهش فکر میکنم نمیدونی با مجله قدیمیام چه حالی میکنم وقتی میخونمشون قرق میشم حتا مطالب روحوضیش شنبه جام جم تو برنامه البوم شهر داشت با حسن خیاط باشی مصاحبه میکرد .میشناسیش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟(این دیگه کیه (اینم تو میگی)) اگه از بابات بپرسی مهندس بیلی کی بود حتمن یهت میگه بعدش حسن خیاط باشی خواننده شو من بازیگر یه هنرمند واقعی من که خیلی ازش خوشم میاد .نمیدونی چه قد عوض شده بود خیلی خوشتیپ تر خیلی خیلی جذاب شده بود با مو های بلند همش با پاکت سیگارو فندکش ور میرفت. این حسن خیاط باشی یه کاراکتری رو ارائه کرد تو تلویزیون ملی به اسم مهندس بیلی که فوق العاده زیاد تو زمان خودش معروف بود پر طرفدار یه ادمی که رفته اروپا رو گشته بعدشم میاد اینجا حال بیا ببین یه برنامه انتقادی میشه گفت. مثل اقای مربوطه این شعرو شنیدی .میدونی اول اینو کی خونده گیتی نهههههههههههههههههههههههههههههههه ایرج مهدیان بعضی از قسمتای شعرش خیلی قشنگه فقط بعضی قسمتاش گل مریم گل مریم سر راه تو پر پر کردم نداستم قسمهای تو باور کردم *به یادم به یادم امد آن شب در سکوت صحرا تو بودی من مهتاب عطر گلها رها بود ز غمها دل ما رفتی شد فنا آن رویا در دلم شد بی تو هنگامه برپا در انتظارت عمرم هدر شد نفرین بر این دنیا من فقط از اونجایی که ستاره گذاشتم خوشم میاد فقط ف

میرزاده عشقی که بود؟

میرزاده عشقی که بود؟

چه قدر رسانه های سرمایه داری فکر میکنن افراد درو برشون احمقن شایدم درست فکر میکنن مگه چند نفر میتونن همیشه با دید باز به قضایا نگاه کنن.یکی نیست به این پرشین بلاگ بگه با ما هم اره همه که میدونن جریان تو چیه بعدم پا میشه  میگه ما هک نشدیم فلان فلان یاد شهر  قصه خراط میومد میگفت این یارو میخواد به ما برگ بزنه حالاحکایت ماست

من قلت قولوت مینویسم عمرن طو قلت عملایی میبینی عینجا؟

میدونی خیلی وقتا به افرادی فکرمیکنم که برای زمان خودشون نبودن مثل هدایت فروغ میرزاده عشقی

چند نفر ما میرزاده عشقی رو میشناسیم چند نفر میدونیم کی بود؟چه عقایدی داشت؟در عوض تا بخوای مولوی همجنس باز منحرف رو  میشناسیم یقمونم براش جر میدیم .یکی نیست بگه شمایی که به گذشتگان علاقه داری زمان قدیم یکی بوده به اسم کلیم کاشانی صائب تبریزی حالا چرا مولوی هم جنس باز منحرف کثافت عرب معروف شده دلیل داره دیگه چون نیومده مثل صائب بگه گنبد مسجد شهر از همه فاضل تر بود گر به عمامه کسی گوی فضیلت میبردچه قد دوست دارم بریم شهر ری ابن بابویه قبر میرزاذه عشقی ازادیخواه ایرانی

میرزاده عشقی که بود؟

ازادیخواه شاعر وطن پرست عرب ستیز مدرس ستیز مذهب ستیز

چو نام نیک باشد زندگی چیست ؟

چو باقی هست فانی را نخواهم

نامش سید محمد رضا فرزند حاج سید ابواقاسم کردستانی در سال ۱۳۱۲ه ق۱۲۷۲خورشیدی وسال ۱۸۹۳ میلادی در شهر همدان متولد شد

دوره تحصیل  وی  تا هفده سالگی بیشتر طول نکشید علت ان طبع بلند فکر تند وروح شاعرانه اش بود

عشقی چند سالی را در استانبول به سر برد در  علوم اجتماعی و فلسفه دارالفنون جزء مستمعین ازاد حضور میافت

اپرای رستاخیز شهریاران ایران را عشقی در استانبول نوشت

عشقی به استابول به همدان و از انجا به تهران رفت عشقی چند سال اخر عمرش را در تهران به سر میبرد قطعه کفن سیاه را در دفاع از مظلومیت زن ایرانی نوشت.عشقی در مجلات مختلف اشعار میهن پرستانه خود را منتشر میشاخت چندی خود روزنامه قرن بیستم را شخصن منتشر میکرد.عمر روزنامه نگاریش مانند عمر خود او کوتاه بود

این شاعر میهن پرست و عرب ستیز و مدرس ستیز!!!در ۳۱ سالگی ترور شد

وای خدا وای چند نفر ما میدونیم عشقی نمایشنامه نویسی ایران رو بنیان گذاشت چند نفر میدونیم اولین شعر نو رو عشقی گفته بود چند نفر ما می دونیم

ظهیر الدوله

اخ که چه قد خوشحالم این پرشین بلاگ هک شد دارم حال میکنم من که فقط به دلایل حسی بوداونجا مینوشتم دلیلش خودت بودی دیگه میدونستم فصل سرد من تو پرشین بلاگ یه چیزه دیگس میدونستم ولی حالا هم فرقی نکرده

ایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی که چه قد برای نوشتن تنگ شده بود چه قد.میدونی ا

چه قد این عاشورا بود تاسوعا بود؟این روزی که رفتیم تا دم در ظهیر الدوله چسبیداااا کلی حال داد.اینقده دوست دارم بریم اونجا هیچکیم نباشه من و تو تنهای تنها پیش فروغ واغعن که این کشور مزخرف این خاک لیاقت فروغ نداشت و نداره  اصلن.ولی یه روز پا میشیم از ظهیر الدوله دربند اونوقتم دیگه میدونی خودت

قفسه کتابام داره دیگه میترکه نمیدونم چی کار کنم .داشتم کتابامو میدم یه کتاب دارم تو ۱۱ سالگی از پسر عمم گرفتم به عسم عجیب تر از علم میدونی یه زمانی چه قد بت این کتاب حال میکردم پر از ماجرا های عجیب غریب مثلن یارو داره را میره زارت غیب میشه یه یه قبرستون ار شب یه ساعتی مردهاش پا میشن را میرن حالا اینا رو ولش یه داستانی داره به اسم مردی که معلوم نبود از کجا امده؟یه داستان واقعیه که تو نورمبرگ اتفاق میفته.داستان شخصیه به نام کاسپر هازور که نه معلو از کجا اومده هیچی هیچی یه داستان جالبی داره کلی ادم پا میشن روش تحقیق میکنن بعدن توی یه پارک به شیوهی کاملن مرموز کشته میشه الانم توی نورمبرگ یه موزه به همین اسم هست که لباساش اون جا نگهداری میشه حالا چرا اینو گفتم میدونی خیلیا میگن که کاسپر ممکنه از یه سیاره دیگه اومده یه خیلی از دلالیل میدونی چرا اینطوری میگن چون هنوز اونقد الوده به این دنیا نشده بود به دورویی به دروغ به خیلی چیزیای دیگه واااااااااااااااااااااااااااااااااایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی عسل من تو هم کاسپر منی تو هم از یه سیاره دیگه اومدی اون قد حسات خالصانس انگار تو این سیاره نبودی نمیدونم چی بگم خیلی وقتا فکر میکنم تو از کجا اومدی مگه میشه یه انسان این قدر صادق باشه مگه میشه ؟؟؟

عسلم خیلی دوست دارم خیلی خیلی

پرچونگی های دلم

دلم یه شاخه گل ِ زرد می خواد
زرد ِ زرد ِ زرد
درست مثل خورشید
کی می گه زرد رنگ بدیه؟
...
دلم تو را می خواهد
به تمامی !
کاش بیایی
و
من را ا به باغ ستاره ها ببری
(دلم یه بغل ستاره می خواد
می چینی برام ؟!)
...
دلم یه لبخند می خواد
که رو لبت بمونه
...
دلم یه عالمه امنیت می خواد
...
دلم سردشه
یه آغوش گرم می خواد
که توش گم شه
...
تو نیستی
سکوت اما هست
آسمان ِ من نیست
رنگ آبی اش اما هست
دل ِ من چقدر تنهاست زیر اینهمه سقف
...
دلم می خواد فردا با لبخند از خواب بیدارشم !
دلم می خواد بیدار که شدم همه جا پر باشه از عطر ِ گل ِ مریم
همین !!!!

سارا خ.