چهارشنبه، 12 آذر، 1382
غم تنهایی اسیرت میکنه تا بخوای بنجنبی پیرت مبکنه
من از زمانی که قلب خود را گم کرده است میترسم
من از تصور بیهودگی اینهمه دست
و تجسم بیگانگی این همه صورت میترسم
من مثل دانش اموزی
که درس هندسه اش را
دوست دارد تنها هستم (بخشهایی از دلم برای باغچه میسوزد فروغ فرخزاد)